گریه می‌کرد و اصرار داشت که به جبهه برود.

پدرش گفت: تو هنوز بچه‌ای! جبهه هم جای بازی نیست که تو می‌خواهی بروی.

حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم می‌شوم.